مگر آمريکا قاتل اصلي شهداي مظلوم ما نبوده است؟ بنابراين چرا از شعار مردم عليه قاتل شهدا برافروختهايد و رگهاي گردنتان به نشانه عصبانيت بيرون زده است؟ آيا انتظار داشتيد مردم در مراسم تشييع شهدايشان شعار «درود بر آمريکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟!
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا، «حسين شريعتمداري» در سرمقاله شماره امروز «کيهان» نوشت:
1- چند سال قبل در گرماگرم يک مناظره وقتي سخن از درسآموز بودن قيام عاشورا به ميان آمد و بر ضرورت الگو گرفتن از مقاومت سالارشهيدان تاکيد شد، طرف مقابل به اعتراض گفت: چرا از ماجراي عاشورا که به سوگواري براي شهداي کربلا اختصاص دارد استفاده ابزاري ميشود؟ و چرا عاشوراي حسيني(ع) را سياسي ميکنيد؟! به ايشان گفته شد، مگر حضرت اباعبدالله عليهالسلام و يارانش در تصادف اتومبيل و يا سانحه سيل و زلزله کشته شدهاند؟! سياست به مفهوم واقعي آن، اداره امور جامعه است و از اين روي نميتواند بيرون از دايره وظايف و تکاليف يک مسلمان باشد. مخصوصا، حضرت امام حسين(ع) که امام مسلمين بودهاند. بنياميه براي پيشگيري از حاکميت سيدالشهدا(ع) که عدالتپرور و در تضاد با حاکميت ظالمانه و اشرافي آنان بود، آن حضرت را به شهادت رساندند. بنابراين اگر در عزاي آن بزرگوار بر ضرورت مبارزه با سلطهگران تأکيد نشود و از نياز به حاکميت اسلام که خواسته آن حضرت بود، سخني به ميان نيايد، مراسم و مجالس سوگواري و عزاداري آن امام مظلوم و شهيد، آنگونه که بايد، برپا نشده است.
2- روز سهشنبه هفته گذشته و به دنبال حماسه کمنظيري که در تشييع پيکرهاي مطهر 270 شهيد غواص و گمنام خلق شد، يک جريان سياسي که متاسفانه برخي از کرسيهاي مسئوليت نظام را در اختيار دارد، به جاي همدلي و همزباني با تودههاي عظيم مردم و افتخار به برخورداري از يک ملت هوشيار و مقاوم، زبان به گلايه گشود که چرا مراسم تشييع پيکر شهدا به «ميتينگ سياسي»! تبديل شده و کساني تلاش کرده بودند پيام شهدا را به نفع يک جريان سياسي خاص مصادره کنند! طيف مورد اشاره که اندک و کمشمار نيز هستند ولي از يکسو، برخي مناصب دولتي را برعهده دارند و از سوي ديگر علاوه بر رسانههاي فراوان داخلي، از حمايت گسترده رسانهها و محافل بيگانه نيز برخوردارند، در گلايه و اعتراض به تشييع باشکوه ياد شده آورده بودند؛
«هنوز مردم در راه معراج شهدا بودند که آنها که هيچ نسبتي با شهيدان ندارند، شروع به نفرتپراکني و عقدهگشايي کردند و کينهها و بغضهايشان دوباره سر باز کرد»... و توضيح ندادند که کينه و نفرت آن روز عليه چهکساني و در مخالفت با کدام مراکز قدرت سر باز کرده بود؟!
ديگري که بر کرسي معاونت رئيسجمهور تکيه زده است، با نوشتن يکمتن - و به قول خودش دلنوشته- در فضاي مجازي، آورده بود؛
«اي کاش شهدا توسط عدهاي مصادره به مطلوب نميشدند، در هيچ جاي دنيا، با اين سرمايهها چنين نميکنند. امشب بارها از خودم سؤال کردم که آيا شهدا و خانوادههايشان راضي هستند که دستمايه تسويهحسابهاي سياسي شوند»؟! اين معاون محترم رئيسجمهور توضيح نداده بود که «تسويهحساب سياسي» با چه کساني؟!
ديگري که او نيز از منصب و مسئوليتي در دولت محترم برخوردار است نوشته بود «اي کاش عدهاي، حداقل با تشييع اين پيکرهاي مطهر کاسبي نميکردند»!...
يک مقام دولتي ديگر گلايه کرده و گفته بود که «برگزاري ميتينگ سياسي در سايه نام بلند پاکترين فرزندان اين مرز و بوم، نه گام زدن در صراط مستقيم، که پيمودن راه نفاق و خيانت به آمال اين شهيدان هميشه مظلوم تاريخ است»!
و اظهارنظرهاي مشابه ديگري از همين دست.
3- حالا بايد از طيف ياد شده که لکه ننگ همسويي با دشمنان اين مرز و بوم در فتنه آمريکايي اسرائيلي 88 در کارنامه سياسي برخي از آنان ثبت شده است پرسيد؛ مگر شعارهاي مردم که در مراسم کمنظير تشييع شهداي سهشنبه سر داده شده و يا بر صفحه پلاکاردها و پرچمها نقش بسته بود، چه بود که تا اين اندازه شما را عصباني کرده است؟! اگر در مراسم باشکوه آن روز حضور نداشتهايد، ميتوانيد با مراجعه به فيلمها و عکسها و يا پرسوجو از تودههاي عظيم شرکتکننده در مراسم ياد شده، به شعارهاي آن روز پي ببريد، شعارهايي نظير؛ «مرگ بر آمريکا»، «ميجنگيم، ميميريم، سازش نميپذيريم»، «هيهات مناالذله»، «عزت قابلمذاکره نيست، حتي اگر دستهاي ما بسته باشد»، «نه سازش، نه تسليم، نبرد با آمريکا»، «تا آخرايستادهايم»، «خون شهيدان ما قابل اکسيد نيست»، «در منطق شهادت، تحريم حرف مفت است»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نميکنيم»، «آبخوردن ما وابسته به سلام بر حسين است، نه تحريمها» و...
کداميک از شعارهاي ياد شده، با بينش و منش و راهي که شهداي بزرگوار و مظلوم اين مرز و بوم طي کردهاند همخواني ندارد؟! و از نگاه طيف مورد اشاره «سياسي بازي»! «نفاق»! «مخالفت با منافع ملي»! «سوءاستفاده از خون شهدا»! و... تلقي ميشود؟!
4- آيا شعار «مرگ بر آمريکا» جاي گلايه دارد؟ و آيا عصبانيت جريان ياد شده از سردادن اين شعار غير از وابستگي آنان به شيطان بزرگ ميتواند هيچ معنا و مفهوم ديگري داشته باشد؟ مگر آمريکا قاتل اصلي شهداي مظلوم ما نبوده است؟ بنابراين چرا از شعار مردم عليه قاتل شهدا برافروختهايد و رگهاي گردنتان به نشانه عصبانيت بيرون زده است؟ آيا انتظار داشتيد مردم در مراسم تشييع شهدايشان شعار «درود بر آمريکا»! و «زنده باد کدخدا»! سر بدهند؟! شايد هم عصباني هستيد که چرا مردم داستان جعلي مخالفت حضرت امام با شعار مرگ بر آمريکا را باور نکردهاند؟!... ميتوانيد بفرمائيد کداميک از شهدا شعار «درود بر آمريکا»! سر داده بودند که شما «مرگ بر آمريکا» را مصادره شهدا تلقي کردهايد؟!
5- مردم چه گناهي دارند که حاضر نيستند تن به ذلت بدهند؟! و با شعار «هيهات مناالذله» بر ادامه راه شهيدان که پيروي از سالار شهيدان است تاکيد ورزيدهاند؟! راستي اگر شما روز عاشورا حضور داشتيد - نستجيربالله- به امام حسين(ع) اعتراض نميکرديد که چرا به ذلت سازش با يزيد تن نداده و با سردادن فرياد «هيهات مناالذله» از حاکمان ظلم برائت جسته است؟!
6- مگر شما در پي سازش با دشمنان و تسليم در مقابل زورگويي و باجخواهي آنها بودهايد که از شعارهايي نظير «تا آخر ايستادهايم»، و «نهسازش نه تسليم» برآشفتهايد؟! و مگر در مذاکرات به دنبال فروش عزت مردم و نظام هستيد که از شعار «عزت قابل مذاکره نيست» عصباني شدهايد؟! تيم مذاکرهکننده کشورمان که بارها بر حفظ عزت ايران اسلامي در مذاکرات تاکيد ورزيده است، پس، شما از کدام قبيلهايد که نسخه وطنفروشي ميپيچيد؟! و...
7- و اما، جان کلام آن که طيف مورد اشاره به يقين ميداند و ميدانسته است که مخالفت با شعارهاي روز سهشنبه مردم، براي اين طيف هزينه سنگيني به دنبال خواهد داشت و عاقلانه آن بود که براي حفظ موقعيت خود هم که شده، دست به مخالفت نزند. ولي چرا با سراسيمگي و عصبانيت به مقابله با آن شعارها برخاسته است؟! پاسخ اين سوال را فقط ميتوان در تدارک يک توطئه احتمالي عليه مردم اين مرزوبوم دانست که با «حضور به موقع» 270 شهيد غواص و گمنام و حماسه بينظير تشييع پيکرهاي مطهر آنان، نقش بر آب شده است. توضيح آن که وقتي برخي از مشاوران رئيسجمهور محترم به ايشان توصيه ميکنند که حتي «آبخوردن» مردم را هم به رفع تحريمها گره بزند، به آساني ميتوان درک کرد که جريان نفوذ کرده در اطراف رئيسجمهور محترم از اين طريق در پي آن است که توافق با حريف را به هر قيمتي موجه و ضروري قلمداد کند! چرا که وقتي از يکسو آب خوردن مردم هم به رفع تحريمها وابسته باشد و از سوي ديگر آمريکا و متحدانش رفع تحريمها را موکول به پذيرش شرايطي کنند که به يقين و بدون کمترين ترديدي، ذلت و تحقير ايران اسلامي و مردم اين مرز و بوم را در پي خواهد داشت به طور طبيعي، اين توهم به مردم القاء ميشود که اگر شرايط ذلتبار حريف را نپذيريد، حتي از آب خوردن هم محروم خواهيد شد! چنين است که حضور به موقع پيکرهاي مطهر شهدا آنهم به قول حضرت آقا «در لحظههاي نياز اين ملت خداجوي و خداباور، بشارتهاي ترديدناپذير را بر دلهاي بيدار نازل ميفرمايد و غبارها را ميزدايد»...
حالا به آساني ميتوان فهميد که شهداي غواص و گمنام با حضور بهموقع و بصيرتافزاي خود آنهم دقيقا «در لحظههاي نياز»، «کاسبي»! چه کساني را کساد کرده و باعث «دلواپسي»! چه کساني شدهاند؟! تا آنجا که انگار با زبان بيزباني خطاب به شهدا ميگويند؛
اين چه وقت آمدن بود؟!
بار ديگر شعارهاي آن روز را مرور کنيد؛ «آب خوردن ما وابسته به سلام بر حسين(ع) است، نه تحريمها»، «لب تشنه جان دهيم، سازش نميکنيم» و...